نگاهی به فیلم بدرود بناپارت پخش شده از شبکه چهار سیما

یوسف شاهین در شخصیت پردازی ها اعتقادی به طراحی چهره های یکسره سیاه و سفید نداردبه همین دلیل حتی جوان انقلابی فیلمش در اوج مبارزه عاشق می شودیوسف شاهین در سال 1926 در بندراسکندریه مصر به دنیا آمده است
کد خبر: ۴۹۹۲
او ضمن فراگیری دروس دوره ابتدایی و متوسطه در یک مرکز آموزشی تعالیم مسیحی ، بزودی فرصتی به دست می آورد تا با سفر به امریکا و اقامت در لس آنجلس ، در مدرسه آموزش هنرهای نمایشی دوره ای سه ساله را بگذراند و بلافاصله به مصر برگردد. نخستین تجربه سینمایی او به نام فیلم "باباامان " در سال 1950 شکل می گیرد. و همکاری این جوان 24 ساله با صاحب نامانی چون صالح ابوسیف ، کامران حسنی ، کمال سلیم و عبدالجابر والی در سینمای مصر آغاز می شود. یوسف شاهین در مجموعه آثار خود - و ازجمله در فیلم "بدرود بناپارت " تولید1985 - در زمینه به تصویر کشیدن احساس "جهان وطنی " و تاکید بر جنبه های نیرومند "هویت مصری " علاقه خاصی نشان می دهد و می کوشد تا سینمای او رنگ و بوی جغرافیا و سرزمین باستانی و کهن مصر را داشته باشد.رویدادهای فیلم "بدرود بناپارت " به حدود سالهای 1798 مربوط می شود مصر، مورد هجوم سپاهیان بناپارت قرار می گیرد اشغال بندر اسکندریه ، نیروهای مقاومت ملی و مردمی مصر را به پایداری وامی دارد مصری ها می گریزند و بسیاری به قاهره پناه می برند. فرانسوی ها، با کمک مملوک ها به عنوان نیروهای اجیر شده داخلی و مزدوران عثمانی ، به سرکوب مصری ها ادامه می دهند.هسته اصلی مقاومت ، درمیان فرزندان یک خانواده که پدر آنها نانواست ، شکل می گیرد. پدر خانواده در غم آب و نان است و بسادگی می پذیرد که برای فرانسویان نان بپزد. اما شیخ بکر فرزند ارشد خانواده و دو برادر دیگرش یحیی و علی در راه مقاومت ، سختکوشی های چشمگیری دارند؛ تا جایی که یحیی ، درجریان کشف انبار مواد محترقه و به آتش کشیدن آنها کشته می شود و بکر و علی به مبارزه ادامه می دهند.ژنرال کافارللی )که مشیل پیکولی نقش او را ایفا کرده است ( ستاره شناس و منجمی فرانسوی است که به همراه نیروهای مهاجم به اسکندریه می آید و درجریان مقاومت های مردمی ، با یحیی و علی آشنا می شود. کافارللی ، تنها چهره مثبتی است که درمیان نیروهای مهاجم ، به نوعی "تعادل نسبی " دارد، بویژه که در پایان فیلم ، جایی که کافارللی )ژنرال پاچوبی !( در بستر بیماری و مرگ افتاده است ، آشکارا با علی همدردی می کند و اظهار امیدواری او برای پیروزی مصری ها و امید به بازگشت علی به زادگاهش ، نشان از این حقیقت دارد که یوسف شاهین در پرداخت چنین شخصیتی ، به همان احساس عمیق "جهان وطنی " خود پاسخ مثبت داده است و در اثرش ، شخصیتی را به تصویر کشیده است که اگرچه "مهاجم " و "اشغالگر" تلقی می شود، اما شخصیتی "مددکار" و "باعاطفه " نیز هست ؛ تا جایی که او در گفتگو با علی ، از وی می خواهد که برای همیشه فراموشش کنند و آشکارا اعتراف می کند که یحیی و علی را مثل پسران خود، دوست می داشته است.پرداخت چنین شخصیتی ، به تنهایی کافی بود تا تهیه کننده فرانسوی فیلم رضایت دهد این فیلم به عنوان محصول مشترک بنا ندارد از فرانسویان چهره ای بکلی منفی )در هیات اشغالگران و مهاجمان( ارائه دهد.یوسف شاهین در شخصیت پردازی ها، اعتقادی به طراحی چهره های یکسره سیاه و سفید ندارد؛ به همین دلیل حتی جوان انقلابی فیلمش ، در اوج مبارزه عاشق می شود و زندگی در طبیعی ترین شکل خود در بحبوحه گیرودارهای پرتنش ادامه دارد. همسر بکر، پسری می زاید و این خود به معنای ادامه زندگی و به دنیا آمدن نسل دیگری از مبارزان به حساب می آید شاهین در این فیلم که محصول مشترک مصر و فرانسه است ، از بازیگران و عوامل فنی "فرانسوی مصری " استفاده کرده است . او ازسویی ، از میشل پیکولی )در نقش ژنرال کافارللی ( بخوبی سود جسته است که آدمی را به یاد قهرمان رمان معروف "موبی دیک " می اندازد و از سوی دیگر، از پاتریس شیرو، )در نقش فرمانده بناپارت ( بهره برده است . در کنار اینان ، از احمد عبدالعزیز )در نقش شیخ بکر(، محسن محی الدین )در نقش علی ( و دالیایونس )در نقش ناهید، نامزد علی ( بخوبی استفاده کرده است . تدوین فیلم به عهده لوک بارنیه )فرانسوی ( بوده و ساخت موسیقی متن اثر را نیز گابریل بارد )فرانسوی ( به عهده داشته است و مدیر فیلمبرداری محسن نصر )مصری ( بوده است . درمجموع ، "بدرود، بناپارت " که از گونه فیلمهای "تاریخی حماسی " به شمار می آید، با محوریت بحث استقلال طلبی مصری ها، می تواند کار قابل قبولی در کارنامه فیلمسازی یوسف شاهین به عنوان یک کارگردان جهان سومی به حساب آید؛ حتیاگر این فیلم در ردیف آثار برجسته سینمای جهان جای نگیرد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها